لبخند تو

بغض احساس من

الهى خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مد است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن

لبخند تو

وقتی از کنار آب می نویسم


تمام سرنوشت رود شبیه جریان خند ه ای است

 
که لب های نیمه جان تو را می دید


وقتی آب های سراشیب تند روزگار،


صفحه ی گذشت را ورق می زنند


من با عرض ارادت به چشم های بیکران تو عظمت خنده هاشان را می فهمم


روزی که از آب گذشتم خس خس چشم هات آتشم زد تا اینکه ستاره ای دنباله دار قلبم را فهمید

و از آنروز به بعد حس می کنم نیستم

و حس می کنم هستی!


چیزی نیست این قاب عکس من است که تو را به روزهای خسته ی بودنم می کشاند.


بخند که آب میرود و تبسم ساده ات جریان را به راه می اندازد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در چهار شنبه 1 تير 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |